جاده ي قلب مرا رهگذري نيست كه نيست
جز غبار غم و اندوه در آن همسفري نيست كه نيست
آن چنان خيمه زده بر دل من سايه ي درد
كه در او از مه شادي اثري نيست كه نيست
شايد اين قسمت من بود كه بي كس باشم
كه به جز سايه مرا با خبري نيست كه نيست
اين دل خسته زماني پر پروازي داشت
حال از جور زمان بال و پري نيست كه نيست
بس كه تنهايم و يار دگر نيست مرا
بعد مرگ دل من چشم تري نيست كه نيست
شب تاريك ، شده حاكم چشم و دل من
با من شب زده حتي سحري نيست كه نيست
كامم از زهر زمانه همه تلخ است چنان
كه به شيريني مرگم شكري نيست كه نيست
كاش مي شدهيچكس تنهانبود/كاش مي شدديدنت رويانبود
گفته بودي باتومي مانم ولي/رفتي وگفتي كه اينجاجانبود
سال هاسال تنهامانده ام/شايداين رفتن سزاي مانبود
گفته بودي كه فردامي رسي/كاش روزديدنت فردانبود
من دعاكردم براي بازگشت/دستهاي تو ولي بالانبود
سلام وبلاگ قشنگي داريد
باتشكر
68348 بازدید
10 بازدید امروز
3 بازدید دیروز
45 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian